شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *با دم شير بازي نکن* قابل توجه بعضي ها که اينجا توي پيامرسان حرفهايي ميزنند که *نه در شان يه انسانه و نه در شان نام کاربريشون!!!!!* کاش حداقل نام کاربري رو عوض ميکردند....اگه اينجور پيش بره..........................
مثلا کي؟؟ بگيد خودم خفتش کنم دي:
چقدر درگيري زياد شده اينروزها ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*ياس*
درگيري خوبه ديگه، آدم حوصله اش سر ميره
من چرا بي خبرم پس؟ناسلامتي نگهبان پيام رسانيما
از بس به امور صندلي داغ مشغوليد سركار خانم سيما :-))
سيما خانوم ممنون..خودم شيرم:) فقط کافيه صبرم تموم بشه...جناب اتش دل..mean خاصي منظورم نيست.......جناب زندگي کارواني منظور؟؟ شبيه دوباره چيه؟؟ ....... جناب احمدي درگيري زياد نشده....*ادماي درگير زياد شدند* خانوم ياش...بعضي وقتا هم از درگير حوصله ادم سر ميره!!!!!.....سيما خانوم شما نگهباني؟؟؟؟ اگه نگهبان بودي که ....................
*بنده فقط تذکر دادم ولي اون خودش مثل اينکه دعوا داره و تنش ميخاره*
ياد اوري
*صبا*
خب چي مي شه؟
چي چي ميشه؟
*صبا*
اگه اينجوري پيش بره چي ميشه مثلا؟
يکي از اونايي که منظورم بود خودش فهميد چه خطايي کرده و الان در بين ما نيست!!
*صبا*
خب اين چه ربطي به جواب سوال من داشت؟
ربطش اين بود که اگه خودشون تشريف نميبردند....شير غران هدايتشون ميکرد يا ميخوردشون...همين
*صبا*
شير غران بايد بدونه كه در هر صورت هيچ كاري نمي تونست بكنه :)
متوجه نشدم....منظورتون؟
*صبا*
منظورم واضحه ، اين حرفها هيچ وقت رنگ واقعيت به خودش نمي گيره و عملا هيچ كسي اينجا نمي تونه به ديگري آسيب بزنه
ما اسيب زديم و شد...ميتوانيد باور نکنيد...اگه ميشد شاهد هم مي اوردم:)
*صبا*
چرا دوست داريد ديگران بخاطر ترس، ازتون حساب ببرند. با دوست بودن با ديگران همه چي خيلي زيباتر پيش ميره. همه چي رو تشبيه به بازي با دم شير مي كنيد
شما اگر در جريان بوديد تعبيري بدتر از دم شير را به کار ميبرديد...منظورتون از ديگران چيه؟؟....اونهايي که منظور من هستند که ديگران نيستند و حيف اسم انسان...نکنهه فکر کرديد واقعا شير هستم:))) ترس!!! حساب!!!!
*صبا*
تو بحث هاي كوتاهي كه باهاتون داشتم از غرش و بازي با دم شير و اينا استفاده كرديد
*صبا*
شايدم من اشتباه مي كنم . اصلا ان شاء الله حتما من اشتباه مي كنم.
*صبا*
شايد زود قضاوت كردم
*صبا*
اگر موجب رنجشتون شد ببخشيد
:))) باورتون شده که دم دارم و ميغرم....نه بابا گردن ما از مو باريکتره.......در برابر بعضيا بايد از شير هم درنده تر بود...البته ايشون توي فيد تشريف اوردنند و من معرفيشون کردم....در همون نظري که نوشتم تنش ميخاره..ادرس فيد تهديدش رو هم گذاشتم...ولي ايشون کل وبلاگ رو حذف کردند...من هم ادرس فيد رو برداشتم...حالا معلوم نيست که دوباره مياد با يه اسم ديگه يا نه...
*صبا*
منظروم برداشت شخصيتي بود كه از حرفهاتون داشتم :)
*صبا*
با اجازه تون نظراتم رو پاك مي كنم
برداشت شخصيتيون چيه؟ مثبت يا منفي؟ ... مگه حرفام بد بودش...شير بودن که خوبه:) يه نگاه به اين فيد بندازيد: http://gomnamm.parsiblog.com/Feeds/6346501/
اجازه نيست!!
*صبا*
شخصيتي... برداشتي از شخصيت شما منظورمه
*صبا*
خب ديدم... ؟؟؟؟؟؟؟؟
*صبا*
چرا خب اجازه بديد ديگه:(
خب ديده باشيد....شخصيت بنده شير نيست و قدرتي ندارم...فقط حرفش رو ميزنم...اگه قدرت داشتم که:((((((...... به قول بعضي از دوستان فقط همان غر غرش را دارم و نه غرشششش....قضيه همان شتر است که خواب ميبيند...اجازه پاک کردن نظرات نيست...اگه خواستيد پاک کنيد نظرات منم رو پاک کنيد...من حال ندارم...پاکش کنم...چون يکي مياد گيج ميشه ميگه اينجا چه خبر بووده:)) من رفتم باي
*صبا*
دوستان چه حرفهاي حكيمانه اي مي زدند :دي/ صاحب فيد شماييد و اجازه حذف نظرات هم دست خودتونه . من چون فكر كردم قضاوتم نادرست بوده خواستم حذفش كنم. حالا اجازه نمي ديد ديگه هيچ/ شبتون بخير و خدانگهدار
حيف که اين شير خسته هست و عزم رفتن دارد و حال برگشتن ندارد.................... وگرنه غرشهاي حکيمانه اش رو هم ميديديد:))
*صبا*
ديگه ...
? What
*صبا*
فكر ميكنم قرار بود اين شير خسته رفته باشه تا حالا !!!!
گفتم بيام بيبينم کسي خوشحال شده يا نه!!! غصه نخوريد شما يکي دو روز ديگه حتما ميره!!! البته يه اتاق دارم بايد بهش سر بزنم....بالاخره مديريم ديگه
*صبا*
آمار دوستان خوشحال رو گرفتيد؟/ غصه چرا؟ فكر مي كردم رفتيد، كه ديدم نرفتيد ، همين
حالا...بالاخره در نبود شير بعضيا خوشحال ميشند ديگه
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top