شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ دست هاي کوچکش به زور به شيشه هاي ماشين شاسي بلند حاجي مي رسد التماس مي کند: آقا… آقا "دعا " مي خري؟ و حاجي بي اعتنا تسبيح دانه درشتش را مي گرداند و براي فرج آقا "دعا " مي کند!!!!!
*ياس*
91/5/25
:ديييييييييييييي....بازنشرم نخورده بودددددددد؟؟؟....خب من بعد فيداتون رو بديد من بزنم:))))
تشنه...
امان از اين حاجي ها...
امان از بعضي از اين حاجي ها...
تشنه...
منظورم از حاجي همون حاجي هست که مورد خطاب فيد شماست
هممون ديگه:)))....هيععععععععععع
تشنه...
خدا هدايتشون کنه...:))
:)) اينو نوشتم دوباره پاکش کردم....ايشالا ..... البته جدا بنويس...اينجوري که شما نوشتيد يه معني ديگه ميده:))))
تشنه...
اي بابا...شنونده بايد عاقل باشه
اي بابا:))).... عجب....خب خواننده يه چيز ديگه ميخونه
تشنه...
خوب شد حالا؟؟اي بابا
تشنه: خوب شد بابا:)).....بن بست:))
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top